یادي از ولي محمد اميدي؛ شاعر بزرگ كُرد


چند سال پیش در چنین روزی ولی محمد امیدی پیکر خسته و رنجورش را به زمین سپرد و روح بلند و بالنده اش را به آسمان¬ها کشاند تا در افق های نامکشوف همپا و همراه عناصر کیهانی ماجرایی دیگر آغاز کند. دقیقاً نمی دانم این چندمین سالی است که او در میان ما نیست؛ چرا که قطار روزها و شب ها چنان به شتاب می گذرد که کسی را فرصت شمارش واگن¬ ها نیست.
ولی محمد نماینده ی بزرگ و تمام و کمال نسل شاعرانی کردی سرایی است که از چند قرن پیش از او در سراسر مناطق غرب کشور و کردستانات به شور شعر زنده بودند و کام مردم را به شهد شعر شیرین می کردند. شاعرانی چون شاکه و خان منصور و غلام رضاخان ارکوازی و ملا حقعلی سیاه پوش و ترکه و نجف و خانای قبادی و شفیع کلیایی و خان الماس و دیگران؛ او آخرین شعله ی فروزان شعر کردی گورانی بود.
ولی محمد، شاعری مادرزاد بود. طبعی قوی و حافظه ای شگفت داشت. او «امی» بود و از خط و سواد بی بهره، اما از «زبان» بهره ور؛ و آدمی چیزی نیست جز زبان؛ چرا که زبان همان قوه ی ناطقه است و از نگاهی دیگر همان اندیشه است. اندیشه در ذات همه ی آدمیان جاری است و نعمتی است خداداد که هر کسی در حد وسع و توان خود از آن سود می جوید. آن چه بر زبان ما جاری می شود زبان در مفهوم حقیقی آن نیست تنها نمودی لفظی است از آنچه در اندیشه ی آدمی می گذرد. ولی محمد به دریای زبان در این مفهوم راه داشت و بیش از آن که به کتاب و کتابت وابسته باشد به تفکر و نگرش و شهود باطنی اتکا داشت. ناخودآگاهش به سرچشمه های جوشان شعر نقب زده بود و از افکار و اندیشه ها و انگیزه های کاغذی پیراسته بود و راز وارستگی اش در این نکته بود.
ولی محمد بدیهه گویی بی نظیر بود و اشعارش را در حافظه نگهداری می کرد و ذهن وقاد و سیالش هر زمان در این اشعار تصرف می کرد و گاه اتفاق می افتاد که شعری را هر بار به گونه ای متفاوت می خواند و از این حیث غث و سمین به هم درآمیخته بود و نقادی می بایست تا سره از ناسره تمیز دهد و گوهرهای درخشان را در رسته ی گوهرفروشان عرضه دارد. و نیک بختانه این اتفاق افتاد و آقای یاسر سنایی دست به کاری بزرگ زد و اشعار ولی محمد را فراهم آورد.
شعر ولی محمد، چنان که گفتم فراز و فرود بسیار داشت؛ گاه به ستیغی می رسیدی و گاه به دره ای. با این همه شعر او یک حسن بزرگ داشت و آن، این که شعرش متوسط نبود و می شد در کنار انبوه اشعار دیگرش به رگه های خیره کننده ای از ظرافت و خیال پردازی و لفظ آرایی و زیبایی رسید.
او به شدت حساس بود و هر واقعه ای – حتی وقایعی که ممکن است در نظر دیگران شاعرانه نیاید- او را برمی انگیخت تا شعر بسراید با این همه چند موضوع بیش از موضوعات دیگر در شعرهایش به چشم می آید؛ نخست موضوع جنگ و نبرد با دشمن و سپس موضوعات دیگری چون مدح و نعت بزرگان دین و مذهب، و توصیف طبیعت و حسرت بر زندگی عشایری و ایلی که چنان شیوه ی زیستنی را بسیار دوست می داشت و جبر زمانه چنان مقدر کرده بود تا آن روح سرکش و دوستدار طبیعت و زندگی ایلی و عشایری بیشتر عمرش را در محلات شلوغ شهرهای بزرگ بگذراند. او هر جا که بود از ایلام می گفت و آن را بسیار دوست می داشت و می گفت:
ئه ر خوسره و بووم ده س و جامه وه
ئه روام گل مه خوه ی وه ئیلامه
او تنها دوستدار ایلام نبود و هر جا که کردی می زیست روحش درآن جا پر می کشید و آرزو داشت که خاکستر پیکرش را به باد صبا بسپارند تا آن را بر سیاه چادرها و خانه های کرد بیفشاند:
گه رتم به ن وه ده س بای شه ما له وه
تا بیگه ی و زید کورده ماله وه
از ولی محمد خاطرات بسیاری داریم. او را دوست می داشتیم و دوست می داریم. صفای باطن و شعر بلند و دردها و دغدغه های بزرگ و متعالی اش را تحسین می کنیم و یادش را گرامی می داریم.
مقاله از ظاهر سارایی _ حوزه هنري استان ايلام



قسمت نظرات غیر فعال میباشد

یادداشت روز


وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است

برای برپایی کیفی‎تر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمی‎دهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانه‎ای مرکزی به‎صورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دوره‎های مختلف جشنواره به‎طور فعال‎تری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاه‎های توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان می‎شود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.

بسیاری از از آثار راه‎یافته به چنین جشنواره‎هایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آن‎ها به جشنواره‎های مختلف راه یافته‎اند، درحالی که می‎توان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاست‎گذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنواره‎ها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار می‎کند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیق‎تر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.

تناسب آثار با ماموریت‎های محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاک‎ها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاست‎ها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیبایی‎شناسی ارزیابی و داوری می‎شوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و به‎واسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استان‎ها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.

کشف استعدادهای جوان و هدایت آن‎ها مهمترین رسالت جشنواره‎های هنری است. اگر برپایی این جشنواره‎ها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر به‎منزله یک کار نمایشی است، اما اگر به‎صورت کیفی‎تر و دائمی‎تر باشد، می‎توان استعدادهای زیادی را در تمام حوزه‎های مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.

 

تولیدات مراکز استان


مصاحبه و گفتگو


گالری تصاویر


فراخوان جشنواره